«نور است که عکاسی را پدید میآورد. به نور توجه کنید. ارزش آن را درک کنید. دوستش بدارید، و مهمتر از همه، نور را بشناسید. شناختنِ نور، شناختنِ اصلیترین کلیدِ عکاسی است.»
جرج ایستمن، بنیانگذارِ کمپانیِ کداک
واژۀ «عکاسی» از ریشهای یونانی برآمده که معنای «نوشتن با نور» میدهد. ماهیتِ نخستینِ عکاسی هم دقیقا بنا شده بر همین اصل بوده است: واکنشی شیمیایی، ناشی از تابیدنِ نور به سطوحی از جنسی خاص. با این که دوربینهای دیجیتالِ روزگارِ کنونی، مسیری طولانی را از روزهای ابتداییِ تاریخِ عکاسی تا این زمان طی کردهاند، عنصرِ محوری و بنیادینِ عکاسی در این دوربینها، همچنان ثابت مانده است: نور. تفاوتی نمیکند که شما با نگاتیو کار میکنید یا با ابزارهای دیجیتال، در هر حال تا نوری نباشد، نه میتوانید چیزی ببینید و نه صحنهای را ثبت کنید. نورپردازی در عکاسی به معنای شیوۀ ثبت و ضبطِ نور در عکس، نقشی بنیادین در کیفیتِ عکسِ نهایی دارد. به همین علت است که عکاسانِ حرفهای میتوانند حتا با سادهترین دوربینها، عکسهایی تأثیرگذار بگیرند. شناختنِ نور، یکی از سریعترین راهها برای پیشرفت در هنرِ عکاسی است. این نور است که شما را قادر میسازد مفاهیم، و بالاتر از آن، احساسات را با عکسهایتان به دیگران انتقال دهید. شناخت نورپردازی در عکاسی شما را قادر میسازد تا در انواعِ صحنهها و حیطهها، عکسهایی خلاقانه و اثرگذار بگیرید.
چه موضوعِ عکاسیِ شما، یک چهره باشد یا طبیعتی بیجان یا منظرههای طبیعی، در هر حال شیوهای که برای نورپردازی در عکاسی انتخاب میکنید کاملا بستگی به ویژگیهای سوژه و نیز تصویری دارد که میخواهید از سوژه ارائه دهید. بعنوانِ مثال استفاده از نورِ سخت، باعثِ ایجادِ تأکید بر زاویهها و ناهمواریهای سطوح میگردد. در حالی که نورِ نرم ناهمواریها را میپوشاند و زاویهها را ملایم میکند. در عکاسی سطحی که تحت تابش نور قرار میگیرد، چه سطح امواجِ دریا باشد و چه چهرهای پر چین و چروک، همواره این قاعده حکمفرماست (دربارۀ نور سخت و نور نرم، در ادامه خواهیم نوشت). اگر حوزهای که شما در آن عکاسی میکنید، حوزۀ مد و زیبایی باشد که در آن محورِ کار، ارائۀ چهرههایی بینقص و کامل است. نوعِ نورپردازیِ شما کاملا با نورپردازی در عکاسیِ رئالیستی که در آن بر هویتِ چهرهها و متمایز بودنشان تأکید میشود، متفاوت خواهد بود. درکِ این که کجا و چطور باید از نورِ مصنوعی و کجا و چطور از نورِ طبیعی بهره ببرید، گامی مهم در پیشرفتِ شما به سمتِ تبدیل شدن به عکاسی موفق و حرفهایست.
اما نخستینِ گامِ شناختِ نور برای مبتدیان چیست؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت، فردِ علاقهمند به عکاسی، پیش از همه باید سه عنصر را دربارۀ نور بشناسد: موقعیت و زاویۀ تابشِ نور، شدت و کیفیتِ نور و دمای رنگِ نور. در این مقاله قصد داریم به این سه مفهومِ بنیادینِ نورپردازی در عکاسی بپردازیم، و در انتها به برخی از تکنیکهای نورپردازی که بیشتر در عکاسیِ پرتره کاربرد دارند اشاره کنیم. پیش از خواندن متن، میتوانید انواع چراغهای مناسب برای خانه را در ازنور ببینید. با ما همراه باشید.
موقعیت و زاویۀ تابش نور در عکس

تصور کنید در اتاقی تاریک، مقابلِ یک سوژه برای عکاسی قرار گرفتهاید و برای ایجادِ نور، شمعی را روشن میکنید. محلِ قرارگیریِ این شمع نسبت به سوژه، نقشی بسیار مهم در ویژگیها و کیفیتِ پدیدار شدنِ آن سوژه در عکسِ نهایی دارد. در انواع نورپردازی در عکاسی گاهی ممکن است بتوانید مانندِ این مثال، محلِ نور را جابجا کنید اما گاهی هم این جابجاییِ منبعِ نور ممکن نیست و شما ناچارید سوژه را نسبت به منبعِ نور، تغییرِ مکان دهید. بطورِ کلی از منظرِ منبعِ نوری، دو نوع نور در عکاسی مورد استفاده قرار میگیرد:
نور طبیعی (Natural Light)
نور طبیعی، هر نوریست که بدونِ دخالتِ انسان ایجاد شود. نور مستقیم خورشید در یک روز آفتابی، نورِ پراکندۀ منتشر شده در یک روز ابری یا هوایی مهآلود، یا حتا نورِ ماه در شبی مهتابی، همه نمونههایی از نور طبیعی هستند. اگر قصد استفاده از نور طبیعی را برای عکاسی دارید، باید اطلاعاتِ کاملی دربارۀ زوایا و شدتِ تابشِ خورشید یا ماه در ساعات گوناگونِ روز یا شب، و تأثیراتِ هرکدام از این شدتها و زوایا بر ترکیببندیِ منظرهتان داشته باشید چرا که منبعِ این نوع نور، قابلِ جابجایی توسطِ انسان نیست. بعنوانِ مثال در اغلبِ اوقاتِ روز، خورشید در بالای سر ما قرار دارد و سوژهها در این وضعیت، از بالا نوردهی میشوند. در روزی آفتابی با آسمانی صاف، نور خورشید نوری تند خواهد بود که سایههایی تیز ایجاد میکند، اما همین نور در هوایی ابری، پخش و گسترده میشود بگونهای که باعث ایجاد کنتراستی پایینتر میگردد. برای استفاده از نوری نرمتر میتوانید ساعتِ عکاسیتان را به طلوع یا غروب نزدیک کنید، هنگامی که خورشید زاویهای اریبتر و نوری ملایمتر دارد. به این ساعات در عکاسی و فیلمبرداری، ساعاتِ طلایی گفته میشود. زمانِ طلاییِ صبح از کمی پیش از طلوع آغاز میشود و تا یک ساعت پس از آن ادامه دارد و زمانِ طلاییِ غروب، از یک ساعت پیش از غروب تا چند دقیقه پس از آن را در بر میگیرد.
نور مصنوعی (Artificial Light)
هر نورِ تولید شده با دخالتِ انسان، از نورِ آتش و نورِ شمع گرفته تا نورِ پروژکتورهای استودیومی، نمونهای از نور مصنوعی است. منبعِ نور مصنوعی را در اغلب موارد میتوان متناسب با شرایط، جابجا کرد. از این نظر طبعا عکاسی با استفاده از نورِ مصنوعیِ قابل جابجایی، آسانتر از عکاسی با نورِ طبیعیست که امکانِ محدودی برای تغییرِ آن وجود دارد. البته هر دوی این نورها، در صورتی که با مهارت و تسلط به کار گرفته شوند میتوانند نورپردازی در عکاسی پاسخگو باشند.
همچنین بر اساسِ زاویۀ تابش، میتوان نورها را به سه دستۀ کلی تقسیم کرد:
نورِ روبرو (Front light)
در این نوع نورپردازی، منبعِ نور دقیقا در مقابلِ سوژه قرار میگیرد و همۀ جزئیاتِ نیمۀ جلوییِ سوژه را آشکار میکند. علتِ این آشکاری این است که در نوردهی از روبرو، سایهها همه به پشتِ سوژه منتقل میشوند و در جلو، سایهای باقی نمیماند که بخواهد جزئیاتی از سوژه را پنهان کند. نورپردازی از روبرو، سادهترین روشِ نوردهی در عکاسی است اما این شیوه، سوژه را کاملا تخت (Flat) و گاه یکنواخت و کسلکننده ثبت خواهد کرد.
نورِ جانبی در نورپردازی در عکاسی (Side light)

در این شیوه از نورپردازی، منبعِ نور نسبت به سوژه، از کنار تابانده میشود. این روش، باعثِ از میان رفتنِ حالتِ یکنواختی میشود و با ایجادِ سایه، به عکس، عمق میبخشد. این روش نیز نوعی نورپردازی در عکاسی به حساب میآید. دقت کنید که نیازی نیست نورِ کناری حتما از زاویۀ ۹۰ درجه به سوژه تابانده شود. شما میتوانید این شیوه را امتحان کنید و ببینید تغییرِ زاویۀ تابشِ نور، چه تأثیراتی در عکسِ نهایی خواهد گذاشت. هنگامِ استفاده از این روش، به تغییراتی که با جابجاییِ اندکِ زاویۀ تابش در سایهها ایجاد خواهد شد توجه کنید.
نورپردازی عکس با نورِ پشتی (Back light)

این نوع از نورپردازی نسبت به دو روشِ قبلی، پیچیدهتر است و باید با دقتِ بیشتری به کار گرفته شود. اگر فقط به این نوع نور در صحنه اکتفا کنید، عکسِ نهایی عکسی ضدنور (Silhouette) از سوژه خواهد بود، چرا که همۀ سایهها در این روش جلوی سوژه متمرکز خواهند شد. عکاسانِ مبتدی بهتر است تا زمانی که با شیوههای نورپردازی بطورِ کامل آشنا نشدهاند به سراغِ این شیوه نروند. قرار دادنِ سوژه مقابلِ یک پنجره، از جملۀ خطاهای رایجیست که مبتدیان ممکن است مرتکب شوند. اما همین که تسلطِ کافی به دست آوردید، استفاده از این روش بصورتِ آگاهانه و صحیح میتواند عکسهایی خاص و هنرمندانه پدید بیاورد. از جملۀ مهارتهایی که در نورپردازی حرفه ای در عکاسی با نوردهی از پشت به آن نیاز دارید، تنظیماتِ دیافراگم و سرعتِ شاتر و استفاده از نگاتیوِ مناسب به گونهای است که نیمۀ روبروییِ سوژه، کاملا سیاه نشود بلکه به دلخواه، در عکس دیده شود. با این روش میتوانید سوژهها را بر روی پسزمینهای کاملا اُوراکسپوز شده قرار دهید. همچنین اگر نخواهید پسزمینه، کاملا اوراکسپوز شود میتوانید از انعکاسدهندهها (Reflectors) یا نورِ فلاش در جلوی سوژه استفاده کنید. استفاده از نورِ پشتی، به سوژهها هالهای درخشان و تأثیرگذار میبخشد.
شدت و کیفیتِ نور
تغییرِ موقعیتِ منبعِ نور نسبت به سوژه، محلِ ایجادِ سایهها در عکس را تغییر خواهد داد، اما چطور میشود میزانِ غلظت و تاریکی و روشنیِ سایهها را متفاوت کرد؟ این، جاییست که مفهومِ شدتِ نور، واردِ شیوۀ نورپردازی میشود. نورها از نظرِ شدت و کیفیت به دو دستۀ اصلی تقسیم میشوند:
نورِ سخت (Hard Light)

نور سخت سایههایی با دامنۀ خاکستریِ بسیار کم تولید میکند، یعنی در عکسهای گرفته شده با این شیوۀ نورپردازی، ناحیۀ انتقالی بینِ مناطقِ تیره و روشنِ عکس، بسیار کموسعت خواهد بود. با این که سختی یا شدتِ نور با همین پارامتر، یعنی وسعتِ طیفِ خاکستریِ بینِ تیره و روشن، سنجیده میشود نه با غلظتِ سایههای ایجاد شده، اما سایههای تولید شده با این شیوه، اغلب (و البته نه همیشه) سایههایی عمیقتر و تیرهتر هستند. نورِ سخت از شهرتِ چندان خوبی برخوردار نیست چرا که میتواند تأثیرات نامطلوبی در عکس داشته باشد، بعنوان مثال در عکسهای پرتره، باعث ایجادِ سیاهی زیرِ چشمها شود. علتِ بوجود آمدنِ چنین ایراداتی، البته استفادۀ نادرست از این نور است. نورِ سخت اگر بصورتِ صحیح، با جایگذاری و زاویۀ تابشِ مناسب استفاده شود، در عینِ این که باعثِ اثراتِ نامطلوب نخواهد شد، با ایجادِ کنتراستِ بیشتر میتواند به عکسِ نهایی، تأثیرگذاریِ قابلِ توجهی ببخشد.
نورِ نرم (Soft Light)

در مقابل، نور نرم سایههایی با دامنۀ خاکستریِ وسیعتر پدید میآورد. عکاسی با این روشِ نورپردازی، البته عکسهایی کمتر تأثیرگذار پدید میآورد اما وجودِ سایههای نرم باعث میشود تا جزئیات در سیاهی فرو نروند و دیده شوند. در عکاسیِ پرتره، نور سخت عموما باعثِ واضحتر شدنِ ناهمواریهای پوستِ صورت میشود در حالی که نورِ نرم، این ناهمواریها را کمعمقتر و محوتر خواهد کرد. نور نرم، از جهاتی شبیه به نورِ روبرو است که پیش از این شرح دادیم. استفاده از این نور میتواند برای مبتدیان، شروع خوبی باشد چرا که کار کردن با آن، سادهتر است.
اما کدام نوع از منابعِ نوری، نورِ سخت و کدام نوع، نورِ نرم تولید میکنند؟ بطور کلی هرچه منبعِ نور، بزرگتر باشد، نورِ تولید شده نرمتر خواهد بود و بالعکس، کوچکتر بودنِ منبعِ نور، به نوری سختتر منجر خواهد شد. بعنوان مثال تصور کنید چراغقوهای را از پایین به صورتتان تاباندهاید و برای دوستانتان کنارِ آتش در اردو، داستانهایی ترسناک تعریف میکنید! حسِ ترسناک بودنِ صورتتان در این حالت، به علتِ سایههای تیزیست که با یک نورِ سخت، در کنارِ نواحیِ روشنِ چهره ایجاد شدهاند. فلاشِ دوربین نیز از جملۀ منابعِ نوریِ کوچکی است که نورِ سخت تولید میکند.
اما علاوه بر بزرگیِ منبعِ نوری، فاصله هم در ایجادِ نورِ سخت یا نرم نقشی مهم ایفا میکند. هرچه فاصلۀ منبعِ نور با سوژه کمتر باشد، نورِ تولید شده نرمتر خواهد بود و بالعکس، فاصلۀ بیشترِ منبع با سوژه باعثِ نوری سختتر خواهد شد. بعنوان مثال در عکاسیِ پرتره در یک اتاق، نزدیک بودنِ سوژه به پنجره، خاکستریهای نرمتری را ایجاد خواهد کرد اما جابجا کردنِ سوژه به انتهای اتاق و دور از پنجره، باعثِ بوجود آمدنِ سایههایی تیزتر بر چهره خواهد شد.
خورشید یک منبعِ نوریِ بزرگ است اما بخاطرِ فاصلۀ بسیار دورِ آن، از جملۀ منابعِ نوری با نور سخت به شمار میآید. عکاسی با نور خورشید در حوالیِ ظهرِ یک روزِ بیابر، باعثِ ایجادِ سایههایی تند و تیره در عکس خواهد شد. اما نور خورشید در یک روزِ ابری، نوری نرم خواهد بود. چرا؟ چون ابرها نور خورشید را پراکنده میکنند و به آن دامنۀ تابشِ وسیعتری میدهند و در نتیجه، نورِ نرمتری ایجاد میکنند. به همین دلیل است که بسیاری از عکاسان، روزهای ابری را برای عکاسیِ خارجی ترجیح میدهند، چون کار با نورهای نرم، به مراتب سادهتر است.
اما ابرها تنها نوعِ پراکنندهکنندههای (Diffusers) قابل استفاده نیستند. منابع نوری مانندِ فلاشِ دوربین و فلاشهای استودیویی نیز میتوانند از پراکندهکنندههای مناسب استفاده کنند. بعنوانِ مثال، استفاده از ابزارهایی مانندِ چترهای سفید، باعثِ نرمتر شدنِ این نورها خواهد شد. سافتباکسها از نمونههای دیگرِ پراکندهکنندههای نور هستند. بعضی از انواعِ سافتباکسها حتا در اندازهای تولید میشوند که میتوان از آنها بر روی فلاش دوربین استفاده کرد. استفاده از سافتباکس روی فلاشِ دوربین، یا جدا کردنِ فلاش و نصبِ آن روی یک پایه همراه با یک چتر سفید، از روشهای رایجِ دستیابی به نورِ نرم در نورپردازی در عکاسی استودیویی است. بازتاب دادنِ نور (Bouncing Light) نیز یکی دیگر از روشهای نرم کردنِ آن است. در این روش نورِ سختِ فلاشها یا دیگر منابعِ نوری، با تابانده شدن بر روی سقف یا دیواری با پوششِ مناسب دارای بازتابی نرم و قابل استفاده میشوند.
با ترکیب کردنِ دو پارامترِ جهتِ تابش و میزانِ سختیِ نور، میتوان به تأثیراتِ دراماتیکِ بسیار گوناگونی دست یافت. بعنوان نمونه، یک نورِ جانبیِ سخت، اثرگذاریِ بسیار شدیدی در عکس ایجاد میکند در حالی که یک نورِ روبروییِ نرم، در عکس حالتی ملایم و آرام پدید خواهد آورد.
دمای رنگ نور

یک لامپ ممکن است سفید بهنظر برسد اما در واقع نور تولید شده توسط آن میتواند دمای رنگِ متفاوتی داشته باشد. نورِ خورشید در ساعاتِ غروب، به رنگِ نارنجی در میآید و نورِ تولید شده توسط یک لامپ فلورسنت، دمای رنگِ متفاوتی نسبت به نور یک لامپِ رشتهای دارد.
پارامترِ وایتبالانس (White Balance) در دوربین، باعث میشود رنگِ اشیاء سفید در زیر نورهای گوناگون در عکس همچنان سفید دیده شود. اکثرِ دوربینها یک گزینۀ وایتبالانسِ اتوماتیک و در کنارِ آن انتخابهایی مانندِ تونالیته و میزانِ تابندگی برای منبعِ نوری دارند. انتخابِ تنظیمِ وایتبالانس بصورتِ دستی هم در اغلبِ دوربینها ممکن است. اما استفاده از دامنۀ دمای رنگِ نور (Kelvin Scale)، امکانِ کنترلی بسیار گستردهتر را در دسترسِ شما قرار خواهد داد. تنظیمِ وایتبالانس با استفاده از دامنۀ دمای رنگِ نور، مشابهِ تنظیمِ دستیِ نوردهی در دوربین است. با استفاده از این شیوه عکاسان میتوانند کاملا وایتبالانس را مطابق با حالتِ دلخواهشان کنترل کنند.
تنظیمِ دقیقِ وایتبالانس یعنی اشیائی که در دنیای واقعی سفید هستند در عکس هم سفید دیده شوند، اما این مطابقتِ دقیقِ عکس با واقعیت، همیشه مناسبترین و مطلوبترین حالت نیست. بعنوانِ مثال میشود از تنظیمِ وایتبالانس به گونهای استفاده کرد که در عکس، تهمایۀ نارنجی غالب شود و از این طریق فضای عکس را به فضای هنگامِ غروبِ خورشید نزدیک کرد. در نقطۀ مقابل میتوان وایتبالانس را متمایل به انتهای آبیِ طیفِ دمای رنگِ نور تنظیم کرد و از این طریق در عکس، فضایی سنگین و مهآلود و تیره پدید آورد. عکاسانی که با نگاتیو کار میکنند، این کار را با استفاده از فیلترهای گوناگونِ لنز انجام میدهند، اما دستِ عکاسانِ دیجیتال برای تنظیمِ وایتبالانس در خودِ دوربین یا پس از عکاسی با نرمافزارهای گوناگون، در این زمینه بازتر است.
وایتبالانس همچنین یکی از دلایلیست که اغلبِ عکاسانِ حرفهای، استفاده از فرمتِ RAW را به فرمتهای دیگرِ عکس مانند JPEG ترجیح میدهند. در عکاسی با این فرمت، به راحتی میتوان وایتبالانس را به دلخواه تنظیم کرد و همچنین اصلاحِ ایراداتِ مربوط به وایتبالانس پس از عکاسی و با نرمافزارهای ویرایشِ عکس نیز بسادگی ممکن است. همچنین حذف کردنِ تنِ رنگیِ سبز یا بنفشی که در برخی عکسها ایجاد میشود هم در فرمتِ RAW به راحتی قابل انجام است.
به جز استفاده از پارامترِ وایتبالانس برای ایجادِ تعادلِ رنگی، یا فضای گرم و سرد در عکس، عکاسان میتوانند با استفاده از فیلترهای ژلاتینی (Flash Gels) به دامنۀ خلاقیتهایشان وسعت ببخشند. این فیلترها بصورتِ ورقههایی شفاف و رنگی هستند که قابلیتِ نصب در جلوی منابعِ نوری را دارند تا نورهایی در رنگهای گوناگون پدید بیاورند.
برخی از تکنیکهای نورپردازی در عکاسی
تا اینجا سه پارامترِ اصلی در نورپردازی در عکاسی را شناختیم و اطلاعاتی دربارۀ آنها کسب کردیم. در این بخش به برخی از تکنیکهای رایج در نورپردازی عکاسی که برای ایجادِ تأثیرات خاص استفاده میشوند، اشاره میکنیم:
نور حاشیهای (Rim Light)

نور حاشیهای یا ریملایت بیشتر در عکاسی پرتره کاربرد دارد. در این روش منبع نور در پشت سر سوژه و با زاویهای قرار میگیرد که خط مرزیِ درخشان و برجستهای دورِ تمام یا بخشی از آن ایجاد کند. این تکنیک نورپردازی، سوژه را از پسزمینه جدا و متمایز میکند. منبع نورتان را پشتِ سر سوژه متمایل به بالا قرار دهید و آن را جابجا کنید تا هالۀ ایجاد شده توسط نور را ببینید. در این تکنیک کنتراستِ بالاتر هاله را برجستهتر میکند و کنتراستِ پایینتر آن را خفیفتر و کمرنگتر خواهد کرد. اگر هنگامی که هالۀ مورد نظرتان ایجاد شد دیدید که جزئیاتِ سوژه محو و تاریک شده است، میتوانید از یک رفلکتور در جلوی سوژه استفاده کنید تا نور کافی برای دیده شدنِ این جزئیات را ایجاد کند.
نورپردازی حلقهای (Loop Lighting)

این تکنیک نورپردازی، مختصِ عکاسیِ پرتره است. نامِ نورپردازیِ حلقهای از آن جهت به این تکنیک داده شده که در آن حلقهای از سایه، از بینی تا گونۀ سوژه ایجاد میشود. این تکنیک در عکاسی پرتره نسبت به سایر تکنیکها کمتر دراماتیک و اثرگذار به حساب میآید و فضایی ملایمتر و شیکتر در عکسها پدید میآورد. برای استفاده از این تکنیک، منبع نور را در جلوی سوژه و کمی بالاتر از خط دید قرار دهید و نور را با زاویهای حدودا ۴۵ درجه به چهرۀ سوژه بتابانید. با کمی جابجا کردن و تغییر زاویۀ نور میتوانید به افکتِ دلخواهتان دست پیدا کنید. همچنین میتوانید از شِیدرهای منبعِ نور یا دورتر بردنِ آن، برای کمتر کردنِ شدتِ نور و نرمتر کردنِ آن استفاده کنید.
نورپردازی گسترده (Broad Lighting)

این تکنیک با استفاده از نور جانبی ایجاد میشود. در این روش نیمهای از صورتِ سوژه که به دوربین نزدیکتر است روشنتر شده، نیمۀ دورتر از دوربین در سایه فرو میرود. یکی از مواردِ استفادۀ نورپردازیِ گسترده، در عکاسی از چهرههای نسبتا لاغر است چرا که با این روش، نیمۀ روشنِ صورت نسبت به نیمۀ قرار گرفته در سایه، بزرگتر به نظر خواهد رسید و در نتیجه کلِ چهره در عکس پُرتر دیده خواهد شد. برای به کارگیریِ این تکنیک به صورتِ سوژهتان کمی زاویه دهید و نور را در کنارِ دوربین در زاویۀ سهرخ نسبت به سوژه قرار دهید. با اندکی جابجاییِ موقعیتِ نور و دوربین، به افکتِ دلخواهتان دست خواهید یافت.
نورپردازیِ کوتاه (Short Lighting)

این تکنیک، نقطۀ مقابلِ نورپردازیِ گسترده است. در نورپردازیِ کوتاه، نیمهای از صورت سوژه که به دوربین نزدیکتر است در سایه فرو میرود و نیمۀ دورتر از دوربین، روشنتر خواهد شد. نتیجۀ استفاده از این روش، جمعتر و لاغرتر دیده شدنِ صورت خواهد بود. برای ایجادِ این نوع نورپردازی در عکاسی، برعکسِ روشِ قبل عمل کنید، یعنی نور را از زاویۀ سهرخ در نیمۀ مقابلِ محلِ دوربین قرار دهید و آن را جابجا کنید تا نورِ دلخواهتان بر چهرۀ سوژه ایجاد شود.
نورپردازیِ پروانهای (Butterfly Lighting)

اساسِ نامگذاریِ این تکنیک مانندِ نورپردازیِ حلقهای، سایهایست که بر روی چهرۀ سوژه ایجاد میشود. برای ایجادِ این افکت، نور را از جلو و رو به پایین به چهرۀ سوژه بتابانید و آن را جابجا کنید تا سایۀ پروانهمانندِ شکل گرفته زیرِ بینی را ببینید. کاربردِ این تکنیک بیشتر در عکاسیِ گلامور (Glamour Shots) و هدشات (عکس سوژه از شانه تا بالای سر) است. در تکنیکِ نورپردازیِ پروانهای، اجزایی از صورت نظیرِ استخوانهای گونه برجسته و مؤکد خواهند شد، اما اگر سوژه دارای چشمهایی نسبتا گود باشد استفاده از این روش باعثِ ایجادِ سیاهی زیر چشمها خواهد گشت.
نورپردازی تقسیم شده (Split Lighting)

نورپردازی تقسیم شده، به نوردهیِ یک طرفِ سوژه از زاویۀ ۹۰ درجه گفته میشود. در این روش خطی راست بر روی سوژه ایجاد میشود که دو نیمۀ کاملا روشن و کاملا تاریک را از هم جدا میکند. با استفاده از این تکنیک میتوان عکسهایی دراماتیک و بسیار تأثیرگذار خلق کرد بویژه اگر در آن از نور سخت استفاده شود. در شیوۀ نورپردازی تقسیم شده، اغلب سایۀ روی صورتِ سوژه بسیار عمیق است و جزئیات کمی در تاریکترین مناطق وجود دارد که به جلوۀ چشمگیر پرتره میافزاید. با این حال، مانند هر تکنیکِ دیگرِ عکاسی، این یک قانونِ سخت و قاطع نیست. شما میتوانید غلظتِ سایهها را با افزایش یا کاهشِ شدتِ نور، متناسب با سلیقهتان تغییر دهید. همچنین استفاده از یک منبعِ نورِ ثانوی برای پایین آوردنِ کنتراستِ عکس و آشکاریِ جزئیاتِ بیشتر در نیمۀ تاریک، یک گزینه است.
نورپردازی در عکاسی پرتره با نورپردازیِ رامبراندی

این شیوه نورپردازی از روشی الهام گرفته شده که نقاش معروفِ هلندی رامبراند برای نورپردازی در تابلوهایش استفاده کرده است. نورپردازی رامبراندی مشابهِ نورپردازی تقسیم شده است با این تفاوت که در نیمۀ تاریکِ چهره، مثلثی از نور زیرِ چشمِ سوژه تشکیل میشود. این مسئله باعث میشود که عکسهای دوبعدی، حالتی سه بعدی پیدا کرده دارای عمق شوند. در تکنیک نورپردازی رامبراندی که از جملۀ نورهای کیاروسکورو (سبکی هنری، آغاز شده از دورۀ رنسانس که در آن آثارِ هنری از طریقِ بازیِ سایه-روشن خلق میشوند) بشمار میآید، از تضاد و کنتراستِ شدید بین نور و سایه استفاده میشود. بدلیل ایجاد این کنتراست شدید، نورپردازی رامبراندی برای عکسبرداری پرترۀ Low-key بسیار مناسب است. از دیگر تاثیرات این نوع نورپردازی میتوان به ایجاد حس اسرارآمیز بودن و ابهام اشاره کرد. همچنین به خاطرِ وجودِ مثلثِ نورانی در زیرِ چشم، توجهِ بینندۀ عکس بیش از همه به چشمانِ سوژه جلب خواهد شد. برای ایجاد این نوع از نورپردازی، منبعِ نور باید بر روی یک پایه نزدیک به سوژه قرار داده شود و از بالا بطورِ اریب بر چهرۀ او بتابد. تکنیک نورپردازی رامبراندی از روشهای کلاسیک نورپردازی در عکاسی است که هیچگاه قدیمی و کهنه نمیشود. پرترههایی که از دهها سال پیش با این تکنیک عکاسی شدهاند هم اکنون نیز دارای زیبایی و اعتبار فراوان هستند و به نظر میرسد در آینده نیز چنین باشند.
کلام آخر
بدون نور، هنرِ عکاسی وجود نخواهد داشت و بدونِ شناختِ کاملِ نور، نمیتوان عکاسی موفق بود. اگر در این مسیر مبتدی هستید، کار را با تمرکز بر مهارت یافتن در کاربردِ نورهای نرم، نورِ روبرو و نورِ جانبی، بعنوانِ سادهترین نورها آغاز کنید. هنگامی که در این موارد مهارتِ کافی یافتید و تعدیلِ نور را با ترکیبِ منابعِ گوناگون آموختید، به سراغِ نورِ سخت و نوردهی از پشت بروید. تسلط یافتن بر انواع تکنیکهای نورپردازی در عکاسی ابزاری بسیار قدرتمند در دسترس شما قرار خواهد داد تا با استفاده از آن دنیای واقعیت را در عکسهایتان چنان که میخواهید شکل دهید و عکسهایی خلاقانه، هنرمندانه و ماندنی پدید بیاورید. برایتان در این مسیر آرزوی موفقیت میکنیم.